کافینتس

بالدورز گیت ۳ یا استارفیلد: کدام بازی نقش‌آفرینی گزینه‌ی بهتری برای شماست؟

وقتی تاریخ عرضهٔ استارفیلد برای ماه سپتامبر تأیید شد بسیاری از بازیکنان برای بالدورز گیت ۳ نگران شدند. بالاخره دنباله‌ای برای یک فرنچایز نقش‌آفرینی کامپیوتری کلاسیک فراموش شده چه شانسی در برابر یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های نقش‌آفرینی دهه‌های اخیر دارد؟ وقتی استودیوی سازندهٔ بالدورز گیت ۳ لاریان استودیوز تصمیم گرفت تاریخ عرضهٔ نسخهٔ رایانه‌ای بازی را یک ماه جلوتر بیندازد قضیه به نظر حل شده می‌رسد. از آن زمان تاکنون اتفاقات زیادی رخ‌داده‌اند. بالدورز گیت ۳ نه‌تنها یکی از بهترین بازی‌های سال ۲۰۲۳ است بلکه یکی از بزرگ‌ترین سورپرایزهای تاریخ بازی‌های ویدئویی از آب درآمد. علی‌رغم دوری از بسیاری از کلیشه‌های بازی‌های مدرن فروش این بازی از تمامی پیش‌بینی‌ها فراتر رفت و اکنون به جایی رسیده که عده‌ای را بر این باور رسانده که بازی بیش از حد عالی است. حال به نظر می‌رسید استارفیلد در جایگاه ضعف قرار دارد. آیا این بازی می‌تواند با دستاوردهای بالدورز گیت ۳ رقابت کند؟

من پس از انجام هر دو بازی در طول ماه گذشته به تفاوت و شباهت‌های میان دو بازی فکر کردم و قصد دارم در این مقاله به این تفاوت‌ها و شباهت‌ها بپردازم و اینکه کدام بازی گزینهٔ بهتری برای شماست.

بالدورز گیت ۳ یک بازی نقش‌آفرینی کلاسیک به سبک سیاه‌چال‌ها و اژدهایان است، استارفیلد یک بازی نقش‌آفرینی کلاسیک بتزدا است

قول می‌دهم که بخش‌های دیگر مقاله به این اندازه واضح نباشند پس بگذارید اول به واضحات بپردازیم تا در ادامه به موارد مهم‌تر میان دو بازی برسیم. بالدورز گیت ۳ یک نقش‌آفرینی ایزومتریک ساخته شده توسط لاریان استودیوز (کمپانی سازندهٔ بازی‌های Divinity: Original Sin) است. پیروی ساختار فرنچایز و دیگر بازی‌های پیشین استودیو، بالدورز گیت ۳ یک بازی فوق‌العاده نقش‌آفرینی محور به سبک سیاه‌چال‌ها و اژدهایان است که از بسیاری از قوانین نسخه پنجم این بازی رومیزی با تغییرات اندک استفاده می‌کند. بخش اعظم بازی بازیکنان در کنترل تیمی متشکل از چهار شخصیت هستند که شامل شخصیت ساخته شده توسط بازیکن می‌شود و از مهارت‌هایشان استفاده می‌کنند تا از پس از موانع مختلف بربیایند. استارفیلد یک بازی نقش‌آفرینی علمی تخیلی ساختهٔ بتزدا استودیوز است: سازندگان بلاک باسترهای نقش‌آفرینی همچون The Elder Scrolls V: Skyrim و Fallout 4. درست مثل این بازی‌ها در استارفیلد شما در یک محیط جهان باز قرار می‌گیرد که در این مورد یک کهکشان است و در طول بازی لول شخصیت خود را بالا برده، تجهیزات مختلف به دست می‌آورید و مأموریت‌های اصلی و جانبی گوناگون را تکمیل می‌کنید.

این بازی با اینکه می‌توانید با همراهان غیرقابل‌کنترل سفر کنید بیشتر یک بازی ماجراجویی تک‌نفره است. برخلاف بازی‌های مذکور، استارفیلد عنوانی اکشن محور تر است که بیش از دیگر بازی‌های نقش‌آفرینی بتزدا به‌سوی ژانر عملی تخیلی سوق پیدا کرده است. بالاخره شاخصه اصلی بازی امکان گشت‌وگذار در یک کهکشان بزرگ به هر شکلی که دلتان می‌خواهد است.

علی‌رغم سبک متفاوتشان، بالدورز گیت ۳ و استارفیلد هر دو دنیاسازی فوق‌العاده‌ای دارند

با اینکه بالدورز گیت ۳ عنوانی کاملاً قرون‌وسطایی و فانتزی است و استارفیلد علمی تخیلی‌ترین بازی بتزداست یکی از نقاط قوت مشترک آنها جهان و دنیاسازی فوق‌العاده‌شان است. همان‌طور که پیش‌تر به آن اشاره شد، بالدورز گیت ۳ مشخصاً کانسپت‌هایی که در بازی‌های دیگر بالدورز گیت به‌کارگرفته‌شده بود را به همراه افسانه‌شناسی سیاه‌چال‌ها و اژدهایان برای ساخت جهان خود مورداستفاده قرار می‌دهد. بااین‌حال نیازی نیست شما با این کانسپت‌ها آشنایی داشته باشید تا جهانی را که لاریان استودیوز در طول این ماجراجویی گسترده می‌سازد را تحسین کنید. بالدورز گیت زمان زیادی به شما می‌دهد تا با کلاس‌ها، نژادها، شخصیت‌ها و لوکیشن‌هایش آشنایی پیدا کنید. در واقع بازی اغلب اوقات شما را مجبور یا بهتر است بگویم تشویق می‌کند تا با این جوانب از طریق خواندن متون، مشارکت در مکالمات اختیاری و موارد مشابه آشنا شوید. با اینکه این نوع رویکرد گاهی اوقات ممکن است شما را سردرگم کند بازی معمولاً کار عالی در دادن اطلاعات لازم انجام می‌دهد اما درعین‌حال ترغیبتان می‌کند تا بیشتر از جهان آن سر دربیاورید. نتیجه این می‌شود که دنیای بازی برای هر طرف‌دار ژانر فانتزی حس و حال آشنایی و قرابت پیدا می‌کند و به طور هم‌زمان سورپرایزهایی را در چنته دارد که منحصربه‌فردی آن را حفظ کند.

استارفیلد موفق به انجام کاری مشابه می‌شود. با تأکید بر روی سبک به خصوصی از ژانر علمی تخیلی، سبک کمتر موردتوجه قرار گرفته شده علمی تخیلی دهه هفتاد، استارفیلد یادآور عناصر طراحی بی‌نظیر فالوت است که شامل ترکیبی از آمریکانای دهه پنجاه و آخرالزمان علمی تخیلی می‌شود. هرچند برخلاف فالوت یک حس امیدواری در جهان استارفیلد وجود دارد که نشان‌دهندهٔ علاقهٔ واضح بتزدا به ژانر علمی تخیلی است. استارفیلد در عصر تفحص، اسرار و احتمالات قرار دارد. بعضی از بخش‌های کهکشان در شکوفایی به سر می‌برند، برخی دیگر هنوز کشف نشده‌اند اما به نظر می‌رسد همگی جزئی از فلسفهٔ طراحی بازی هستند. مانند بالدورز گیت ۳، استارفیلد کار عالی در به نمایش گذاشتن جهان بازی‌اش با گشت‌وگذار بیشتر در آن انجام می‌دهد. چیزهایی که در ابتدا شایعه یا زمزمه‌هایی بیش نیستند تبدیل به انگیزه‌هایی مهم می‌شوند. هر دو بازی شما را تشویق می‌کنند تا جای ممکن در دنیایشان به گشت‌وگذار بپردازید تا به درک بهتری از دنیا و داستان بازی برسید.

بالدورز گیت ۳ و استارفیلد به روانی اجرا می‌شوند (به‌استثنای تعداد انگشت شماری باگ و گلیچ)

با اینکه بازی‌های نقش‌آفرینی بتزدا به مشکلات فنی روزهای ابتدای عرضه‌شان معروف‌اند من باید معترف شوم که تجربهٔ من از استارفیلد تابه‌حال روان و عاری از مشکلات جدی بوده است.

تعداد محدودی باگ یا گلیچ در بازی رخ‌ داده است (چیزهایی مثل گیرکردن شهاب‌سنگ‌ها در انیمیشن خود و یا حرف‌زدن شخصیت‌ها به‌گونه‌ای که انگار هنوز ماسک بر صورت دارند) اما من هنوز با مشکل فنی که بر روی تجربه‌ام از بازی تأثیر بگذارد مواجه نشده‌ام. مدت‌زمان بارگذاری بازی قابل‌قبول است، فریم ریت پایدار است و تابه‌حال کرش یا رویداد متوقف‌کنندهٔ بازی دیگری رخ نداده است. البته باید بگویم که من بازی را بر روی ایکس‌باکس سری ایکس دارم انجام می‌دهم که به‌احتمال زیاد پلتفرم ایدئال استارفیلد به‌حساب می‌آید. من نمی‌توانم دربارهٔ عملکرد بازی بر روی ایکس‌باکس سری اس یا رایانه شخصی حرفی بزنم و این پلتفرم‌ها معمولاً بیشترین مشکلات فنی را تجربه می‌کنند. من همچنین سعی نکردم در حین انجام بازی کارهایی انجام دهم تا باعث خراب‌شدن آن شوم و هنوز تمام چیزهایی که بازی برای عرضه دارد را به چشم ندیده‌ام. گزارش‌های دقیق‌تر در هفته‌های آینده وضعیت اجرای بازی را مشخص خواهند کرد اما به نظر می‌رسد استارفیلد روان‌ترین بازی نقش‌آفرینی بتزدا در زمان عرضه است. بالدورز گیت ۳ وضعیت به نسبت مشابهی دارد. بازی برای مدتی در Early Access بود و سازنده لاریان از این زمان برای بهینه‌سازی نسخهٔ اصلی بازی بهرهٔ کامل را برد. مانند استارفیلد بخش اعظم مشکلات فنی بالدورز گیت ۳ را باگ‌های بصری ناچیز تشکیل می‌دهند.

بااین‌وجود، باید بدانید که نسخه‌های اولیه بالدورز گیت ۳ احتمال کرش بیشتری داشتند و مشکلات فنی دیگری را شامل می‌شدند که بر روی بخش پایانی بازی تأثیر گذاشته بود. باعرضه مجموعه‌ای از آپدیت‌ها اکثر این مشکلات رفع شده‌اند و بالدورز گیت ۳ همچنان در حال بهینه‌سازی‌شدن است. به نظر می‌رسد استارفیلد و بالدورز گیت ۳ در آیندهٔ پیش رو آپدیت‌های فنی بیشتری دریافت خواهند کرد. در نهایت، نسخه‌های پلی‌استیشن ۵ و ایکس‌باکس سری ایکس/اس بالدورز گیت ۳ در زمان تقریر این مقاله هنوز در دسترس قرار نگرفته‌اند. بااین‌حال تمامی نسخه‌های بازی باید از بهینه‌سازی‌های انجام شده بهره ببرند اما هنوز برای نتیجه‌گیری درباره عملکرد این بازی بر روی پلتفرم‌های دیگر کمی زود است.

بالدورز گیت ۳ یک نقش‌آفرینی تیم محور با گزینه اختیاری چندنفره است، استارفیلد بر روی تجربه تک‌نفره تأکید دارد

ازآنجایی‌که افراد بسیاری این سؤال برایشان پیش‌آمده بگذارید خیالتان را راحت کنم. استارفیلد هیچ حالت چندنفره‌ای ندارد. مادهای چندنفره به‌احتمال زیاد برای بازی ساخته خواهند شد اما بازی به‌صورت رسمی هیچ گزینه چندنفره‌ای ندارد. استارفیلد یک تجربهٔ تک‌نفره است. در واقع استارفیلد اصراری بر روی تجربهٔ تیمی بازی ندارد. شما می‌توانید با یک همراه غیر قابل بازی سفر کنید که در کنار شما مبارزه می‌کند اما اجباری برای انجام این کار نیست. اگر تصمیم بگیرید که کسی را با خود ببرید، گزینه‌های موجود برای تعامل با آنها به نسبت محدود است. آنها به‌صورت اتوماتیک در کنار شما می‌جنگند، آیتم مبادله می‌کنند و گاهی اوقات درباره رویدادهای جاری با شما صحبت می‌کنند. علاوه بر این گزینه‌های رمانتیک شما نیز در بازی محدود است. مأموریت‌های جانبی مختص به همراه چندانی وجود ندارد و همان‌طور که در ابتدا اشاره کردم هیچ اجباری در بردن آنها به مأموریت‌ها وجود ندارد. در بازی حتی مزیتی برای گشت‌وگذار به‌تنهایی وجود دارد. همراهان شما گاهی اوقات به اعمالتان به‌صورت «دوست‌داشتن» یا «دوست‌نداشتن» آنها واکنش نشان می‌دهند اما تا جایی که من بازی را انجام داده‌ام عواقب و جوایز نه‌چندان مهمی از قبل این مکانیک به دست می‌آید. بخش اعظم مدیریت همراهان در بازی صرف فرستادن آنها به سفینه‌های فضایی و قرارگاه‌های مختلف بر اساس مهارت‌هایشان می‌شود که باید معترف شوم مکانیک جالب و توسعه‌یافته‌ای در بازی است. در کل استارفیلد از شما می‌خواهد بازی را هر طور دلتان می‌خواهد انجام دهید و مجبورتان نمی‌کند این سفر را با کسی شریک شوید.

بالدورز گیت ۳ در این زمینه کاملاً متفاوت از استارفیلد است. نه‌تنها بازی حالت چندنفره تیمی گسترده‌ای دارد بلکه بر روی تجربه گروهی تأکید دارد. انتخاب همراهان درست، تعامل با آنها و یادگرفتن مهارت‌هایشان در کنار مهارت‌های خودتان بخش بزرگی از بازی را تشکیل می‌دهد. شخصیت بازیکن شاید ستارهٔ داستان باشد اما شما باید همواره با درنظرگرفتن همراهانتان تصمیم بگیرید. این مسئله خصوصاً درباره کسانی صادق است که به دنبال رابطه عاشقانه با یکی از همراهانشان هستند. تأکید بر روی تیم بازیکن گزینه‌های بسیاری را در دسترس قرار می‌دهد که استارفیلد از عرضهٔ آنها عاجز است اما این بدین معناست که شما باید مدت زیادی را صرف مدیریت، ساخت و مجهز کردن تیمتان کنید. پس اگر ترجیح می‌دهید یک بازی را شروع کرده و هر کاری دلتان می‌خواهد بکنید استارفیلد گزینهٔ بهتری برای شماست.

بالدورز گیت ۳ و استارفیلد دارای مأموریت‌های اصلی و جانبی فوق‌العاده‌ای هستند

باتوجه‌به استعداد و سابقهٔ سازندهٔ بالدورز گیت ۳ جای تعجب ندارد که طراحی مأموریت‌های اصلی و فرعی در این بازی عالی است. با علم به این مهم باید معترف شد که این جنبهٔ بازی حتی از آنچه که فکرش را می‌کنید بهتر است. مأموریت‌ها در بالدورز گیت ۳ نه‌تنها به‌خوبی نوشته و طراحی شده‌اند بلکه اشکال و اندازه‌های مختلف نیز دارند. بعضی مأموریت‌ها حواس‌پرتی‌ها کوتاه‌مدتی هستند که می‌شود با چند دیالوگ آنها را فیصله داد. گروهی دیگر از مأموریت‌ها کل بازی طول می‌کشند تا به پایان برسند آن هم درصورتی‌که شما این مأموریت‌ها را پیدا کنید. در کل با کلکسیون جاه‌طلبانه‌ای از فعالیت‌ها در این بازی طرف هستیم. چیزی که تمامی این ماجراجویی‌ها را متحد می‌کند راه‌های مختلف زیادی است که می‌توانید از پس آنها بربیاید. یک راهزن در جاده را می‌شود تهدید کرد، کشت، از او باج گرفت و یا حتی به تیم ملحق کرد. تمامی این راه‌حل‌ها در دسترس هستند و بازی از شما می‌خواهد همه گزینه‌ها را در نظر بگیرید. این سیستم باعث می‌شود مأموریت‌های کوچک مهم و منحصربه‌فرد به نظر برسند.

استارفیلد نیز دارای مأموریت‌ها فوق‌العاده‌ای است که از آنچه که بالدورز گیت ۳ ارائه می‌دهد بسیار متفاوت است. از زمان عرضهٔ Oblivion و Fallout 3 به نظر می‌رسد بتزدا در ساخت مأموریت‌هایی که ساده و گیرا هستند با دشواری روبه‌رو بوده است. فالوت ۴ در این زمینه بدتر از دو بازی مذکور بود اما داستان اصلی اسکایریم و مأموریت‌های جانبی‌اش انگار قدمی روبه‌عقب برای استودیو بود. وقتی فیل اسپنسر در مصاحبه‌ای اخیراً اعلام کرد که استارفیلد او را بیشتر به یاد Oblivion می‌اندازد تا اسکایریم من حدس می‌زنم او منظورش مأموریت‌های بازی و مورد دیگری بود که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد. در جهان وسیع استارفیلد تعدادی مأموریت‌های فوق‌العاده ساده وجود دارند اما آنهایی که مهم هستند داستان‌هایی جذاب، سکانس‌های اکشن منحصربه‌فرد و جوایز و عواقبی دارند که به اشکال مختلف بر روی بازی تأثیر می‌گذارند. مهم‌تر از هر چیز، مأموریت‌های اصلی استارفیلد از بهترین‌ها در تاریخ بازی‌های نقش‌آفرینی بتزدا هستند. بااین‌حال بعضی از شگفت‌انگیزترین ماجراجوهایی استارفیلد را می‌شود در دنبال‌کردن خطوط داستانی فرقه‌ها یا بازگشت دوباره به مسیرهای طی شده برای پیداکردن ماجراجویی‌های به‌یادماندنی است که بسیاری از بازیکنان بی شک از آنها غافل خواهند شد. پیداکردن اومبرا در Oblivion را یادتان هست؟ استارفیلد پر است از چنین اکتشافاتی و آنها اغلب در زمان‌هایی رخ می‌دهند که کمتر انتظارش را می‌کشید.

هرچند باید بدانید که بخش اعظم مأموریت‌های استارفیلد به پویایی مأموریت‌ها بالدورز گیت ۳ نیستند. شما با مأموریت‌هایی روبه‌رو خواهید شد که می‌شود به شکل‌های مختلف حلشان کرد، مأموریت‌هایی وجود دارند که ارائه‌دهنده معضلات اخلاقی تأمل‌برانگیزی هستند و مشوق راه‌حل‌های مبتکرانه اما در کل راه‌حل‌های کمتری برای فائق آمدن بر این مأموریت‌ها در بازی تعبیه شده است که ما را به مورد بعدی می‌رساند…

استارفیلد وسیع است، بالدورز گیت ۳ عمیق

جملهٔ بالا دربارهٔ ماهیت این دو بازی شاید کمی اغراق‌آمیز باشد اما موردی است که من در تلاش برای متمایزکردن این دو از هم مدام به آن باز می‌گردم. بالدورز گیت ۳ به‌طورکلی بیشتر بر روی عمق تأکید دارد درحالی‌که استارفیلد بازی بسیار گسترده‌تری است.

بالدورز گیت ۳ اغلب اوقات از شما می‌خواهد در کنترل شخصیت‌هایتان، توانایی‌هایشان و تجهیزاتشان به مهارت کامل برسید و این مورد دربارهٔ بررسی و آزمایش مکانیک‌های فراوان و متنوع بازی نیز صادق است. بسیاری از بازیکنان با سناریوهای مشابه ساده‌ای مواجه می‌شوند اما بعید است که آنها همه به یک‌شکل سناریو را پیش را ببرند. همه چیز را می‌شود به چند روش مختلف حل کرد و راه‌حل‌هایی که انتخاب می‌کنید شما را در مسیرهای کاملاً متفاوتی قرار می‌دهند. از طرف دیگر بالدورز گیت ۳ چندی از کانسپت‌هایی که ما با بازی‌های مدرن بزرگ «جهان باز» مرتبط می‌دانیم را در خود ندارد. فعالیت‌های جانبی زیادی در بازی وجود ندارند و گشت‌وگذار بازیکن معمولاً به مکان‌های نسبتاً کوچک محدود است که هر کدام به بخش‌های مجزا تقسیم شده‌اند. کارهای زیادی را می‌شود در این مناطق انجام داد اما اکثر آنها بر روی گشت‌وگذار در جهان، انتخاب چند فعالیت در طول راه و سرگرم‌کردن خود با این کارها محوریت ندارد.

استارفیلد در این زمینه تخصص دارد. بازی بیش از ۱۰۰۰ سیاره را شامل می‌شود و در طول بازی بالاخره به جایی می‌رسید که بین تعداد فراوانی سیاره سفر می‌کنید. در زمان حضورتان در این سیاره‌ها بازی شما را تشویق می‌کند تا مأموریت‌های آن سیاره را تکمیل کنید، کادر سفینه فضایی‌تان را توسعه داده و منابع جدیدی گردآوری کنید. همیشه جای جدیدی و کارهای جدیدی برای انجام‌دادن در این بازی وجود دارند. از نقطه‌ضعف‌های این سیستم باید به محدودیت بر روی تعداد این فعالیت‌های هم‌زمان، نداشتن تعداد بیشتر راه‌حل برای مأموریت‌ها، خالی بودن بعضی از سیاره‌ها، محدود بودن تعاملات منحصربه‌فرد با اعضای تیم به دیالوگ‌های اختیاری و خطی‌بودن مسیر پیشروی در تعدادی از پروژه‌ها اشاره کرد.

بالدورز گیت ۳ تأکید بیشتری بر روی شخصیت‌پردازی و تصمیمات نقش‌آفرینی در مقایسه با استارفیلد دارد

من در طول مقاله به این مورد اشاره کرده‌ام اما لازم است به طور واضح بگویم که اگر جز افرادی هستید که بازی‌های نقش‌آفرینی سنتی را ترجیح می‌دهند استارفیلد به‌احتمال زیاد بازی برای شما نیست. استارفیلد به شما اجازه می‌دهد یک شخصیت بسازید، سطح او را افزایش دهید، مهارت برایش انتخاب کنید، مأموریت‌ها را کامل کنید، تجهیزات به دست بیاورد و دیگر کارهایی را انجام دهید که ما معمولاً به‌طورکلی به نسخه بازی ویدئویی ژانر نقش‌آفرینی نسبت می‌دهیم. تمامی این عناصر تا حد مشخصی در بازی وجود دارند.

بااین‌حال همان‌طور که گفتم شما تا حد مشخصی می‌توانید در این جنبه از بازی پیشروی کنید. هر نوع شخصیت بازیکن می‌تواند اعمال تعبیه شده در بازی را به طور قابل‌قبولی انجام دهد. بعضی بازیکنان می‌توانند نسخهٔ پیشرفته مهارت‌های به خصوصی را سریع‌تر از دیگران دریافت خواهند کرد اما ازآنجایی‌که هیچ محدودکننده سطحی در استارفیلد وجود ندارد شما می‌توانید تمامی این کارها را پس از مدتی انجام دهید. در اصل بازی می‌خواهد که شما همهٔ آنها را انجام دهید.

این رویکرد ذاتاً بد نیست ولی مشکلاتی را نیز به وجود می‌آورد. فرض کنید شما می‌خواهید در قالب یک قاچاقچی فضایی با سرگذشتی ناخوشایند و مرتبط با یک فرقه مذهبی کهکشانی ایفای نقش کنید. شما عملاً می‌توانید این کار را انجام دهید اما بخش اعظم نقش‌آفرینی در ذهنتان به وقوع می‌پیوندد. گزینه‌های دیالوگ موجود در بازی نسبتاً منحصربه‌فرد هستند و انتخاب یک گزینهٔ به‌خصوص به معنای فقط انجام آن کار است. شما می‌توانید در هر جای داستان به فرقهٔ دیگری بپیوندید در نتیجه متعهد ماندن به فانتزی که در ذهنتان دارید تنها شما را از تکمیل فعالیت‌هایی که به نظر شما به شخصیتتان نمی‌خورد بازمی‌دارد.

این رویکرد به شکل محسوسی در دیگر عناصر بازی نیز دیده می‌شود. به‌عنوان‌مثال، استارفیلد حاوی سیستم ساخت سفینه فضایی فراگیری است. این سیستم از نظر مکانیکی تحسین‌برانگیز است و بی شک هواداران کارهای جالبی با الهام از آن خلق خواهند کرد. بااین‌حال بزرگ‌ترین مشوق شما در شراکت در این بخش بازی لذت پروسهٔ خلق آن است. اگر وقت‌گذاشتن بر روی یک مینی Kerbal Space Program برایتان مهم نیست بازی جوایز دیگری برای مشارکت در این فعالیت برای شما در نظر نگرفته است. آنهایی که این بخش برایشان مهم است باید Skill point صرف کنند تا بتوانند کاملاً این عنصر بازی را تجربه کنند اما شاید در نهایت به این نتیجه برسند که داشتن یک سفینه فضایی بزرگ شخصی‌سازی‌شده جنبه‌های مهم دیگری از بازی را به رویشان باز نمی‌کند. این بخش به بدی فقدان ارتباط بین عناصر نقش‌آفرینی فالوت ۴ و سیستم قرارگاه سازی آن نیست اما چشمه‌ای از مردد بودن استارفیلد در متصل‌کردن سیستم‌های آفرینش و نقش‌آفرینی‌اش است و در نتیجه ممکن است باعث زده شدن بازیکن در این پروسه شود.

بالدورز گیت ۳ از طرف دیگر کاملاً با استارفیلد فرق دارد. مسیر ماجراجویی شما از زمان خلق شخصیتتان شروع می‌شود. یک جادوگر، جنگجو نیست و تنها راهی که می‌توانید مردگان را در نقش جادوگر احضار کنید انتخاب گروه به خصوصی از مهارت‌هاست. آزادی در این سیستم وجود دارد اما محدودیت‌هایی نیز تعبیه شده‌اند. انتخاب اعمال، مهارت‌ها و اعضای تیم به‌خصوص بعضی درها را به روی شما باز می‌کند و بعضی دیگر را می‌بندد. همان‌طور که پیش‌ازاین گفتم بالدورز گیت ۳ عمیق است. اگر می‌خواهید یک بربرین با کاریزما بسازید که توپ‌های آتشین پرتاب می‌کند یا یک روگ که تمامی حملات را جاخالی می‌دهد این کار با وقت کافی گذاشتن بر روی آنها شدنی است. مهم‌تر از همه بازی به‌تمامی تصمیمات شما واکنش نشان می‌دهد و تشویقتان می‌کند تا راه‌حل‌هایی را پیدا کنید با شخصیتتان و سبک بازی‌تان همخوانی داشته باشد.

این بزرگ‌ترین تفاوت بین این دو بازی در رویکردشان به ژانر نقش‌آفرینی است. استارفیلد عمقش را با تضمین اینکه شما می‌توانید هر کاری دلتان می‌خواهد بکنید محدود می‌کند و بالدورز گیت ۳ به شما اجازه می‌دهد هر چقدر دلتان می‌خواهد در یک مسیر پیشروی کنید. روحتان را بفروشید، جهان را نجات دهید، از ثروتمند بدزدید و به هیچ‌کس ندهید… همه چیز شدنی است و بالدورز گیت ۳ روش‌هایی در خود دارد که باعث می‌شود حس کنید تصمیماتی که می‌گیرد منحصر به شماست و درعین‌حال قابل‌انجام و همیشه تأثیرگذار است. هر تصمیم بر روی هر عمل به‌گونه‌ای اثر می‌گذارد که به‌ندرت در استارفیلد خواهید دید.

استارفیلد ساده‌تر و ملموس‌تر از بالدورز گیت ۳ است

با اینکه بالدورز گیت ۳ یکی از قابل‌دسترسی‌ترین بازی‌های نقش‌آفرینی کامپیوتری (CRPG) کلاسیک در حد و اندازهٔ خود است این بازی هنوز هم یک CRPG الهام گرفته از سیاه‌چال‌ها و اژدهایان است. اطلاعات زیادی را به شما می‌دهد و اغلب اوقات انتظار دارد بتوانید بدون راهنمایی درون بازی از همه چیز سر دربیاورید. این مسئله باعث می‌شود بازی عمق زیادی پیدا کند اما این رویکرد باعث روی‌گردان‌شدن بسیاری از بازی نیز می‌شود. خیلی عجیب نیست که بازیکنی ساعت‌ها صرف تجربه بالدورز گیت ۳ کند و از همهٔ مکانیک‌های اصلی گیم‌پلی بازی باخبر نباشد. به‌عنوان نمونه، حرکت در منوهای بازی خصوصاً منوی inventory به طرز عجیبی سنگین و دشوار است. با اینکه آپدیت‌های جدید در راه‌اند پیداکردن مولفه‌های اصلی بالدورز گیت ۳ نیاز به صبر و وقت‌گذاشتن قابل‌توجهی دارد. پس برای سردرگم شدن آماده باشید.

استارفیلد تجربه‌ای بسیار دسترسی‌پذیرتر برای طیف وسیعی از بازیکنان خواهد بود. این بازی ایده‌های جدیدش را در بازه‌های قابل‌قبول زمانی به بازیکن ارائه می‌دهد و اغلب آنها را توضیح نیز می‌دهد و بسیاری از مکانیک‌های رهیابی، نبرد و تعاملاتش شبیه مکانیک‌هایی است که در بازی‌های مدرن دیگر تجربه کرده‌اید. بااین‌وجود به طرز جالبی استارفیلد نیز در بخش منو با مشکلاتی همراه است. در اینجا چیزهای زیادی برای گردآوری وجود ندارد اما چیزهایی وجود دارند که باید گردآوری کنید. منابع معمولاً در پروژه‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرند، سلاح آپگرید می‌شوند و حتی junk را می‌شود فروخت. بااین‌حال شخصیت‌هایی که در بخش پایانی بازی اضافه می‌شوند نمی‌توانند آیتم‌های زیادی را بدون سنگین‌شدن حمل کنند. بازی سعی می‌کند راه‌حل‌هایی برای رفع این مشکل ارائه دهد ولی شما در نهایت زمان زیادی را صرف جابه‌جایی آیتم‌ها در منوها می‌کنید تا در زیر سقف محدودیت وزن بمانید. این مشکل با واردشدن به ساخت سفینه فضایی و قرارگاه‌ها بدتر می‌شود زیرا به منوها و منابعی که در اختیار دارید اضافه می‌شود.

نبرد بالدورز گیت ۳ کندتر است اما پویایی بیشتری دارد

سیستم مبارزهٔ استارفیلد یکی از بزرگ‌ترین سورپرایزهای بازی است. با اینکه بتزدا با ایدهٔ تعبیه سیستم تیراندازی real-time تری در فالوت ۴ آزمایش کرده است سیستم مبارزهٔ بازی بسیار کندتر از آنچه که یک بازی شوتر می‌بینید بود. دشمنان حالت اسفنجی داشتند و کل سیستم به لول و تجهیزات شخصیت شما وابسته بود. این سیستم بسیار هم‌زمان‌تر از فالوت ۳ و نیو وگاس بود اما در شوتر نبودنش شکی وجود نداشت. خوب استارفیلد به شکل غافلگیرکننده‌ای شبیه یک شوتر خالص است (دست‌کم زمان‌هایی که اسلحه در دستانتان قرار دارد). دشمنان هنوز هم کمی حالت اسفنجی دارند ولی در این بازی رابطه واضح‌تری بین اینکه چطور هدف می‌گیرید، به کجا تیر می‌زنید و اتفاقاتی که در نبرد رخ می‌دهند وجود دارد. بعضی از بخش‌های استارفیلد حال و هوای یک بازی شوتر اول‌شخص را دارند.

این سیستم گاهی اوقات عجیب به نظر می‌رسد. ازیک‌طرف نبرد لحظه‌به‌لحظه در استارفیلد تا حد زیادی تنش‌زا و اغلب اوقات سرگرم‌کننده و روان‌تر از فالوت ۴ است از طرف دیگر اکشن بازی می‌تواند به شکل عجیبی مجزا از تصمیمات نقش‌آفرینی شما به نظر بیاید. من تا مدت‌زمان قابل‌توجهی در بازی هیچ مهارت نبردی را انتخاب نکردم و مشکل زیادی در بخش‌های مبارزه برایم پیش نیامد حتی وقتی با دشمنانی بالاتر از سطح خودم درگیر می‌شدم. تنها کاری که لازم است بکنید این است که یک سلاح قوی بردارید، هدشات کنید و امید داشته باشید که ضربات حیاتی از آب دربیایند. والسلام.

بالدورز گیت ۳ اصلاً این‌طور نیست. شما باید از نقاط قوت، ضعف، تجهیزات و توانایی‌ها شخصیت خود در تمام طول بازی آگاه باشید اگر می‌خواهید از نبردها جان سالم به در ببرید. حتی در این حالت بعضی از بیلدها و کلاس‌ها طبیعتاً در نبرد از دیگر بیلدها بهتر عمل می‌کنند. البته همیشه راه‌حل‌های مبتکرانه برای آن دسته از افرادی که به دنبالشان بگردند وجود دارند. با اینکه سیستم نبرد نوبتی بالدورز گیت ۳ برای عده‌ای که فقط می‌خواهند اکشن هیجان‌انگیز را در بازی تجربه کنند خط‌قرمز باشد رابطهٔ فوق‌العاده نزدیک بازی بین سیستم نبردش و عناصر نقش‌آفرینی آن بی شک یکی از بزرگ‌ترین جذابیت‌های بازی است. اگر این سبک از بازی برایتان جذابیت دارد شاید از بخشندگی سیستم مبارزهٔ استارفیلد در تصمیمات شکل‌دهندهٔ شخصیتتان خوشتان نیاید.

استارفیلد در برابر بالدورز گیت ۳: کدام بازی بهتر است؟

در وضعیت ایدئال تمامی بازیکنان خصوصاً هواداران ژانر نقش‌آفرینی باید راهی برای تجربهٔ هر دو بازی پیدا کنند. این دو بازی تجربه‌هایی به‌یادماندنی هستند که بخش اعظم آنچه که به دنبالش را بوده‌اند را محقق کرده‌اند و سپس راه‌هایی برای فراتر رفتن از انتظارات بازیکنان پیدا کرده‌اند. هرچند برای آن دسته از افرادی که به دنبال تجربه‌ای سنتی از نقش‌آفرینی هستند استارفیلد شاید کمی ناامیدکننده باشد. با اینکه استارفیلد به لطف مأموریت‌ها، سیستم مهارت‌ها و فرقه‌های بهبودیافته‌اش حس و حال نقش‌آفرینی بیشتری در مقایسه با فالوت ۴ دارد بعضی وقت‌ها می‌شود نبود ارتباط بین تصمیمات شکل‌دهنده شخصیت و بسیاری دیگر از مکانیک‌های اصلی بازی را به‌وضوح حس کرد. شما نیاز به ساخت یک شخصیت مبارز برای زنده‌ماندن در مبارزات ندارید و نیازی به خلبان بودن برای هدایت سفینه فضایی ندارید. شما می‌توانید خودتان را در تمامی این نواحی تقویت کنید اما بازی کار شما را در مهارت پیداکردن در زمینه‌های مختلف خیلی راحت می‌کند. استارفیلد نقش‌آفرینی عمیق‌تری در مقایسه با بیشتر بازی‌های مدرن جهان باز است اما در اکثر مواقع بیشتر شبیه بازی جهان باز به نظر می‌رسد تا یک بازی نقش‌آفرینی.

از طرف دیگر، بالدورز گیت ۳ خالص‌ترین بازی نقش‌آفرینی است که در سال‌های اخیر شاهدش بوده‌ایم. یادگرفتن این بازی می‌تواند طاقت‌فرسا باشد و برای آنهایی که به دنبال تجربه‌ای بتزدا مانند یا حتی بایور بعد از Star Wars: Knights of the Old Republic باشند چندان جالب به نظر نیاید. بازی اطلاعات زیادی را بر سرتان آوار می‌کند و گاهی اوقات انتظار دارد همه چیز را به‌سرعت یاد بگیرید. بااین‌وجود، برای آنهایی که به دنبال نقش‌آفرینی هستند که بر روی ساخت شخصیت، تصمیم‌گرفتن و تفحص تعداد قابل‌توجهی احتمالات تأکید دارد بازی ای بهتر از بالدورز گیت ۳ پیدا نمی‌کنند.

منبع: Den of Geeks

برچسب ها:

دیدگاه شما

تبلیغات
مطالب مرتبط

دسته بندی محصولات

فروشگاه اینترنتی کافینتس

پروفایل

خبرنامه

در خبرنامه ما ثبت نام کنید